کد مطلب:129625 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

آغازگر جنگ
شیخ مفید می نویسد: «عمر سعد فریاد زد: ای ذوید، [1] پرچمت را نزدیك آر؛ و او نزدیك آورد. سپس عمر تیر به چله ی كمان نهاد و پرتاب كرد و گفت: گواه باشید كه مـن نـخـستین كسی بودم كه تیر انداختم؛ سپس لشكرش تیراندازی را شروع كردند و به مبارزه پرداختند...» [2] .

خوارزمی می نویسد: «عمر سعد پیش آمد غلامش، درید، را صدا زد و گفت: ای دُرید پرچمت را پـیـش آر؛ سـپـس تیری به چله ی كمان نهاد و آن را پرتاب كرد و گفت: نزد امیر گواهی دهـیـد كـه مـن نـخـسـتـیـن كـسـی بـودم كـه تـیـر انـداخـتـم. بـه دنـبـال آن، یـارانـش ‍ یـكـباره تیراندازی كردند. به طوری كه هیچ یك از یاران حسین (ع) نماند، مگر آنكه تیر خورد!» [3] .



[1] در جاي ديگري از خود الارشاد آمده است كه نام وي دريد بود. (ج 2، ص 96.).

[2] الارشـاد، ج 2، ص 101؛ تـاريـخ الطـبـري، ج 3، ص 321؛ الكـامـل فـي التـاريخ، ج 3، ص 289؛ اعلام الوري، ج 2، ص 461؛ الدر النظيم، ص 554. ديـنـوري در اخـبـار الطـوال، ص 256 گويد: «عمر سعد غلامش زيد را صدا زد كه پرچم را پيش آر، پس آن را پيش برد و درگيري آغاز شد.».

[3] مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 11؛ تسلية المجالس، ج 2، ص 278.